Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hydathode
U
ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
proprietary goods
U
کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
green roof
U
[سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
agonic line
U
خط موسوم روی یک نقشه که نقاطی را که دارای خطا یاانحراف مغناطیسی صفر میباشند به یکدیگر متصل میکند
continuous wave
U
امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
an fitting
U
رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
ranking
U
دارای مقام بزرگ و عالی رتبه بندی
top drawer
U
دارای مقام یا اهمیت عالی قدرت عالیه
dentigerous
U
دارای ساختمان مضرس
amorphous
U
دارای ساختمان غیر مشخص
gruff
U
دارای ساختمان خشن و زمخت
an idiomatic experssion
U
عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد
lithoidal
U
دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
amphistylar
U
دارای دو ردیف ستون درطرفین یا در جلو و عقب ساختمان
infltrate
U
با تراوش گذراندن تراوش کردن
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
pascal's law
U
هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
l.l.c
U
liquid-liquidchromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
advanced level
U
پایه مهارت عالی در سطح عالی
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
protrusile
U
دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
dermoid
U
دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
dermoidal
U
دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
on an even keel
<idiom>
U
به ترتیب عالی یا محیطی عالی
infundibulate
U
قیفی شکل دارای ساختمان قیفی
infundibular
U
قیفی شکل دارای ساختمان قیفی
deliverable state
U
کالاهایی که در وضعیت تحویل به مشتری میباشند
current purchasing power
U
حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
liquid liquid chromatography
U
کروماتوگرافی مایع- مایع
plastogene
U
اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
nuclide
U
انواع اتم هایی که حاوی پروتون و نوترون و مقداری نیرو میباشند
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
tegumentary
U
پوششی
integumentary
U
پوششی
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
screening effect
U
اثر پوششی
screening fire
U
اتش پوششی
covering letters
U
نامه پوششی
covering letter
U
نامه پوششی
tunica
U
غشاء پوششی
sheeting
U
پوششی لفاف
tegumnentum
U
غشاء پوششی
screening force
U
نیروی پوششی
tegmentum
U
غشاء پوششی
lap joint
U
اتصال پوششی
hedging
U
تبدیل پوششی
covering force
U
نیروی پوششی
fullback
U
دفاع پوششی
caul
U
غشاء پوششی
covering barrier
U
مانع پوششی
covering troops
U
یکانهای پوششی
full back
U
مدافع پوششی
coverage
U
دفاع پوششی
secernent
U
تراوش افزا اروی تراوش افزا
unidirectional composite
U
ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند
court rug
U
فرش تالاری یا درباری
[این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
fascia
U
لایه پوششی فیبری
epithelize
U
بافت پوششی شدن
epithelialize
U
بافت پوششی شدن
coating
U
پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
fascias
U
لایه پوششی فیبری
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
landaulet n
U
گردونه کوچکی که پوششی دارد
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
slipcover
U
پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
acanthoma
U
اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
vortex line
U
خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
wing covert
U
پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
intima
U
درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
compound compression
U
فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
permalloy
U
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
flora
U
گیاهان
phytobentos
U
گیاهان ته زی
antistatic mat
U
پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
potentilla
U
گیاهان پنجهای
phytoplankton
U
گیاهان شناور
phanerogamia
U
گیاهان پیدازا
herbs
U
گیاهان
[در عطاری]
phytology
U
علم گیاهان
rugger
U
گیاهان گل سرخ
rampant vegetation
U
گیاهان انبوه
herbicidal
U
کشنده گیاهان
halophytes
U
گیاهان شورپسند
rampant vegetation
U
گیاهان فراوان
luxuriant vegetation
U
گیاهان فراوان
luxuriant vegetation
U
گیاهان انبوه
dicotyledones
U
گیاهان دولپه
dicotyledon
U
گیاهان دو لپه
dicoty
U
گیاهان دو لپه
herbaceous
U
گیاهان علفی
cereal
U
گیاهان گندمی
cereals
U
گیاهان گندمی
dicot
U
گیاهان دو لپه
gushed
U
تراوش
gushes
U
تراوش
leaked
U
تراوش
variations
U
تراوش
leak
U
تراوش
leakage
U
تراوش
percolation
U
تراوش
permeation
U
تراوش
seep
U
تراوش
seeped
U
تراوش
secretion
U
تراوش
gush
U
تراوش
transudation
U
تراوش
leaks
U
تراوش
seeping
U
تراوش
weeps
U
تراوش
seeps
U
تراوش
variation
U
تراوش
weep
U
تراوش
infiltration
U
تراوش
overflowing
U
تراوش
leakages
U
تراوش
flux
U
تراوش
exudation
U
تراوش
understory vegetation
U
گیاهان زیر درختی
trashing
U
خاکروبه زوائد گیاهان
chromogen
U
دانههای رنگی گیاهان
dead hedge
U
پرچین گیاهان خشک
trashes
U
خاکروبه زوائد گیاهان
indigofera
U
گیاهان نیل دارsnake
saltbush
U
خانواده گیاهان قازایاغی
chromogen
U
رنگ پذیری گیاهان
loggerhead
U
گیاهان جنس قنطوریون
halophytes
U
گیاهان شوری پذیر
mold
U
قارچ انگلی گیاهان
gypso halophytes
U
گیاهان شوراگچی شوراگچیان
herborist
U
فروشنده گیاهان طبی
greenery
U
گیاهان سبز گلخانه
trashed
U
خاکروبه زوائد گیاهان
fleabane
U
گیاهان پیر بهاروبرنجاسف
nurseryman
U
پرورنده گیاهان زارع
lobelia
U
خانواده گیاهان لوبلیا
herbalists
U
فروشنده گیاهان طبی
magnolias
U
ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
herb
U
شاخ وبرگ گیاهان
herbist
U
فروشنده گیاهان طبی
herbs
U
شاخ وبرگ گیاهان
canopy
U
تاج پوشش گیاهان
herbalist
U
فروشنده گیاهان طبی
canopies
U
تاج پوشش گیاهان
trash
U
خاکروبه زوائد گیاهان
antiplant agent
U
عامل ضد رویش گیاهان
magnolia
U
ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
percolating
U
تراوش کردن
oozing
U
تراوش کردن
secernent
U
تراوش کننده
oozes
U
تراوش کردن
percolates
U
تراوش کردن
transudate
U
عرق تراوش
oozed
U
تراوش کردن
leak
U
تراوش کردن
to leak
U
تراوش کردن
infiltration coefficient
U
ضریب تراوش
to spring a leak
U
تراوش کردن
inpour
U
تراوش کردن
osmosis
U
اسمز تراوش
seepage area
U
حوزه تراوش
seepage area
U
منطقه تراوش
percolated
U
تراوش کردن
percolate
U
تراوش کردن
seepage surface
U
سطح تراوش
leaks
U
تراوش کردن
leaked
U
تراوش کردن
grid leak
U
تراوش شبکه
seeps
U
تراوش طبیعی
seeping
U
تراوش کردن
seeping
U
تراوش طبیعی
seeped
U
تراوش کردن
seep
U
تراوش کردن
seep
U
تراوش طبیعی
leakages
U
تراوش کردن
seeped
U
تراوش طبیعی
osmose
U
تراوش کردن
perviousness
U
تراوش پذیری
osmotic
U
تراوش کننده
osmotically
U
از راه تراوش
permeability
U
تراوش پذیری
gleet
U
تراوش سوزاکی
percolation
U
فرورفت تراوش
leakage
U
تراوش کردن
seeps
U
تراوش کردن
exuding
U
تراوش کردن
gleet
U
تراوش کردن
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com